پاره ای از اخبار

خبر جدید این که چرا شهریور مثل برق و باد داره میگذره؟

خبر بعدی این که استرس طرح درسام همچنان باهامه 

خبر بعدی این که همچنان سرکار پر از چالشه

خبر بعدترش این که با میم روز و شب بسیار به یاد موندنی ای رو سپری کردیم

و خبر بعدتر این که پادکست عشق مجتبی شکوری و من هر موقع گوش بدم بازم حرف جدید داره برام:)

خبر بعدتر این که از دوشنبه مثل چی مریض شدم و افتادم. امیدارم به میم فقط نداده باشم:(

خبر بعدترش این که جواب های ارشد اومد و هم آزاد قبول شدم هم دولتیمم مجازی

که مجازی و میرم چون من ۹ ماه قراره معلم تمام وقت باشم و اصلا سرکارم مرخصی دادن و این حرفا تو کارشون نیست.

بعدترش این که با دوستام زدم جاده ی به اصطلاح به تخمم و قراره برم بیرون باهاشون مثل خودشون فقط یه ساعتی خوش بگذرونم و بعدش بیخیالشون باشم و فعلا راضیم

خبر دگ این که به میم گفتم بیا فیلم انجمن شاعران مرده رو دان کنیم ببینیم.

خبر دیگه نیست یا اگه هست فعلا سر و کلشون پیدا نیست:)

۱ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
به نظرم 21 سالگی به بعد یه سنیه که آدم میخواد دونه دونه بره که برسه به آرزوهاش تا دیر نشده..
نمیدونم شما از کِی شروع کردین برای دویدن به سمت آرزوها و اهدافتون
سنش مهم نیست..مهم اینه به یه جایی آدم میرسه میگه..خب من یه بار زندگی میکنم..چرا همون یه بارو به بهترین شکل ممکن زندگی نکنم؟
این سئوال برای من تو ماه های اول بیست و یک سالگیم اتفاق افتاد
از این روزها و این دهه اینجا مینویسم برای خودم و برای شما اگر بخوانید..
با مهر
یک دختر بیست و شش ساله ی پاییزی:)
کلمات کلیدی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان