سه شنبه ۱۲ مهر ۰۱
تو رو خدا حال و روز ما رو:)))
یعد چند روز با حال نزار اومدم باید کامنت یه آدم ارزشی که قشنگ خودشو جای آدم خوبا میزنه رو ببینم.
مهم نیست اومده بودم از 25 سالگی بنویسم.
اولین سالی که هیچ پلنی ندارم..هیچ آرزویی..یعنی در واقع هر خواسته و آرزوم انقدددر نامعلومه که خدا میدونه.
حتی نمیتونم پلن یه هفته بعدمم با قطعیت خوبی بچینم..هر چیزی که هست شرایط اینه باید بسازم..بجنگم..حرکت کنم..ادامه بدم.
غمگینم..ولی باید ادامه بدم همین.
این جوری شدم که در لحظه فکر میکنم چه کاری الان درسته و همون و پیش میبرم..
با قلبی امیدوار سلام بر 25 سالگی..