درس خوندن بهترین و تنها راهی بود که میتونستم تو این دوران انتخاب کنم
بعد برک اپ باید یه هدف مشخص و درست باشه که هر روز تا یه مدت مشخص براش برنامه داشته باشی..وگرنه از پا درت میاره.
آینده برام نامعلوم و به نظرم این روزها دارک ترین روزهای هممونه...
دلم گرفته و جمع و جور کردن خودم تو این اوضاع و نشوندن پای درس سخته دلم پیش زن ها و مردایی که بیرونن دلم پیش مادر پدر مهسا امینیه.. دلم پیش تمام دخترهایی که کوچک ترین حقمون یعنی آزادی داشتن رو ازمون گرفتن..
ناراحتم..غمگینم..چشمام عود کرده به نسبت قبل..میترسم از شرایط سلامتیم و انگار توی یه گرداب گیر کردم که مدام حس سرگیجه دارم..نه میتونم درست تصمیم بگیرم نه میتونم تشخصیش بدم هیچی.
فریز شدم.
چه حس بدی... چرا واقعا ما جوونی نکردیم؟