جسارت

این هفته یه اتفاق جدید و پر از جسارت تو زندگیم می افته

از اون روز به بعد تا روز تولد بیست و چهار سالگیم چهار ماه بیشتر نمونده..چهار ماهی که من تو ذهنم وقتی برنامه هاشو میچینم و به خودم میگم سپید اگر بهشون برسی چی بشه

چهار ماهی که شروع خیلی چیزاست..خیلی تغییرها..خیلی ریسک ها..

۱ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
درباره من
به نظرم 21 سالگی به بعد یه سنیه که آدم میخواد دونه دونه بره که برسه به آرزوهاش تا دیر نشده..
نمیدونم شما از کِی شروع کردین برای دویدن به سمت آرزوها و اهدافتون
سنش مهم نیست..مهم اینه به یه جایی آدم میرسه میگه..خب من یه بار زندگی میکنم..چرا همون یه بارو به بهترین شکل ممکن زندگی نکنم؟
این سئوال برای من تو ماه های اول بیست و یک سالگیم اتفاق افتاد
از این روزها و این دهه اینجا مینویسم برای خودم و برای شما اگر بخوانید..
با مهر
یک دختر بیست و شش ساله ی پاییزی:)
کلمات کلیدی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان